مشخصات مجاهد شهید حسین میرزائی
محل تولد: همدان
تحصيل: دانشجو
سن: 38
محل شهادت: تهران
زمان شهادت: 1367
به یاد مجاهد شهید حسین میرزائی
مختصری از زندگینامه مجاهد شهید حسین میرزایی
حسین در سال 1334در یک خانواده مذهبی در روستای گنج تپه از توابع شهر همدان به دنیا آمد. او در نوجوانی بسیار کوشا و فعال بود و دوران دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت. او بسیار اهل مطالعه بود و همیشه خانواده دوستان و فامیل را به آموختن و کسب علم و داشتن پیشرفت تشویق میکرد.
از لحاظ اخلاقی ،انسانی نمونه بود و مورد احترام همگان. او همواره در کمک به دیگران پیشقدم بود در این زمینه از هیچ تلاشی در کمک به دیگران فروگذار نمیکرد بهنحوی که از خانوادهاش میخواست که هر چه میتوانند به نیازمندان کمک کنند. حسین در سال 1353وارد دانشگاه شد و بلافاصله فعالیتهایش را با جنبش دانشجویی آغاز کرد. در همین دوران بود که حسین با آرمانهای سازمان مجاهدین آشنا شده و گویی گمشدهیی را یافته باشد بر تلاشش بهمنظور وصل به سازمان افزود.
به دلیل فعالیتهایش علیه دیکتاتوری شاه که حالا رنگ و بوی تبلیغ مبارزه مسلحانه به خود گرفته بود در بهار سال 57از سوی ساواک دستگیر و مدت کوتاهی در زندان بهسر برد که نهایتاً در تابستان 57آزاد گردید. آزادی او همزمان بود با اوجگیری انقلاب ضد سلطنتی از اینرو حسین بلافاصله پس از آزادی از زندان با سمت دادن فعالیتهایش در جهت سرنگونی رژیم شاه گسترش داد.
پس از پیروزی انقلاب فعالیتهایش را بهعنوان یک کادر تشکیلاتی با سازمان مجاهدین ادامه داد و در بخش دانشجویی فعالیت میکرد. در سال 60که خمینی میرفت که با کودتا رژیم را تک پایه کرده دیکتاتوری ولایتفقیه را جامه عمل بپوشاند در اولین قدم سرکوب سازمان مجاهدین بهعنوان سرسختترین مانع در مسیر اهدافش را در دستور کار قرار داد. در همین دوران تنشهای سیاسی به اوج رسید و رژیم دستگیریهای گستردهیی را آغاز کرد. حسین در 19خرداد سال 1360در اوج این تنشهای قبل از سی خرداد دستگیر شد. وی را تا 7تیر در یکی از کمیتههای تهران در بازداشت نگهداشتند، سپس او را به زندان اوین منتقل کردند.
او در بیدادگاه رژیم بهرغم اینکه پیش از سی خرداد دستگیر شده و هیچگونه اتهام فعالیت مسلحانه هم متوجه او نبود به 17سال زندان محکوم گردید. اما زندان برای حسین نه تنها محدودیت محسوب نمیشد بلکه عرصیة جدیدی برای ادامه مبارزه بود، تنها شکل مبارزه تغییر کرده بود. او در هر بندی که قدم میگذاشت جمع مجاهدین مقاوم را سازمان داده و متشکل میکرد این روحیه رزمنده حسین عاملی بود که دشمن را نسبت به او حساس کرده و همواره جزء نخستین کسانی بود که در هر موقعیتی زیر فشارهای ضدانسانی شکنجهگران قرار میگرفت. او بارها و بارها زیر شکنجه و بازجوی رفت نه فقط بهخاطر اطلاعات خارج از زندان بلکه مهمتر از آن بهدلیل فعالیتهای تشکیلاتی که در زندان به آن مبادرت میورزید.
اوایل سال 61از اوین به بند 2واحد یک زندان قزلحصار منتقل شد. این ورود همزمان بود با رفتن داوود رحمانی به مکه سفری که فرصتی مناسب برای زندانیان مجاهد ایجاد کرد تا برای تحقق خواستههای بر حق خود گامهایی را به جلو بردارند. اصلیترین خواسته زندانیان برداشتن سلطه توابین یعنی گماشتههای باند لاجوردی بر بندها بود. حسین در هماهنگی با سایر تشکلها توانستند سلطه توابین بر بندها را پایان دهند اگرچه مدت زمان آن کوتاه بود و باند لاجوردی نیز تهاجم متقابل خودش را انجام داد اما مهمترین دستآورد مجاهدین، تثبیت مرزسرخ رابطه با توابین بود که بهرغم تلاش و تقلای باند لاجوردی در تمام دوران زندان هیچگاه مخدوش نشد و هر روز بیش از روز پیش سرختر و سرختر گردید.
حسین قهرمان نهایتاً در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان 67به همراه خواهر و برادر کوچکتر از خودش مجاهدان شهید معصومه میرزایی و مصطفی میرزایی با دفاع جانانه از سازمان پرافتخار مجاهدین هیبت پوشالی «هیأت مرگ» خمینی دجال را به سخره گرفتند و با بوسه بر طناب دار مرگ را تسلیم اراده مجاهد خلق نموده و پرچم شرف و افتخار نسل مسعود را به اهتزار درآوردند.
درود، درود، درود روحشان شاد و یادشان گرامی باد... !
مریم رجوی: بله، ما از پا نخواهیم نشست. تا زمانی که یک بهیک این پروندهها باز شود. ما از پا نخواهیم نشست تا همه کسانی که مرتکب جنایت علیه بشریت شدهاند، در پیشگاه مردم ایران محاکمه شوند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر