۱۳۹۸ اردیبهشت ۱, یکشنبه

مجاهد شهید مهناز افشارلو


مشخصات مجاهد شهید مهناز افشارلو
محل تولد: همدان
تحصیلات: دانشجوی فلسفه
سن: 25
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1361

متاسفانه از اين شهيد  قهرمان عکس، خاطرات و زندگینامه نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را مي‌شناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ فروردین ۱۹, دوشنبه

امید به تحقق آرمان، تا بن استخوان - فرازهایی از زندگی جاودانه‌فروغ اشرف، مسعود حاجیلویی مبتکر


مشخصات مجاهد شهید مسعود حاجیلویی مبتکر
محل تولد: همدان
شهیدان سرافراز اشرف
سن: 30
محل شهادت: شهر اشرف
تاریخ شهادت: 1390

«بعد از خارج شدن از ایران و بودن در جمع مجاهدین تنها یک آرزو دارم، این‌که روزی برسد که ایران و مردم رنجدیده آن آزاد شده باشند. روزی که بچه‌های معصوم ایران مجبور نباشند برای تهیه یک لقمه نان دست فروشی و کار کنند. روزی که پدران از تهیه نکردن نیازمندیهای فرزندان شرمنده نباشند. روزیکه زنان و دختران مجبور نباشند برای تأمین زندگی رو به فساد و هزار بدبختی بیاورند».

این قسمتی از نامه مسعود حاجیلویی به رهبر مقاومت است. این سطور تصویر روشنی از مجاهد خلق، از آرمان و انگیزه‌هایش به دست می‌دهد. مسعود به زبانی ساده راز ظرفیت بی‌انتهای فدای مجاهد خلق را نیز روشن می‌سازد. او می‌نویسد:
«ایمان دارم که چنین روزی برآورده نمی‌شود مگر تحت رهبری شما و خواهر مریم، آری، سایه رحمت و مهربانی شما باید بالای سر مردم ایران نباشد، شما مرهم دردها و رنجهای این ملت هستید.
با این امید است که سختی راه مبارزه برایم آسان می‌شود. با این امید است که می‌توانم از همه چیز گذشته و خود را فدیه این مسیر بکنم».

آرزوهایی که برای تحقق آن حاضر است صد بار بمیرد. زیر شنی تانک و زرهپوش له و قطعه قطعه شود، در آتش سوزانده شود. سالهای طولانی در حبس و زندان به‌سر ببرد و سرانجام نیز بالای دار برود.

مسعود پس از اتمام تحصیلات متوسطه، ابتدا هدفش رفتن به دانشگاه بود، مدتی هم وارد دوره پیش دانشگاهی دانشگاه بوعلی همدان شد، اما به‌زودی دریافت آن‌چه را که به‌دنبال آن است در درس و دانشگاه نخواهد یافت. او که خانواده‌اش هوادار مجاهدین بودند و پدرش در همین رابطه سالهایی را در زندان به‌سر برده بود، دریافت که گمشده‌اش را فقط در اشرف خواهد یافت. این چنین بود که عزم جزم کرد و به اشرف آمد، با این هدف که به قول خودش همه چیز خود را در راه آزادی خلق و میهنش و در راه تحقق آرمانهای والای رهایی مظلومان و محرومان فدا کند.

فدا کردم تن و جان بهر ایران کی‌ام من؟ ، اشرفی! نسلی خروشان
نجوشد در رگم جز خون غیرت که گیرم میهنم را از شریران

مسعود در این مسیر خود را برای تحمل هر بهایی و هر فدایی آماده کرده بود. اگر‌چه تا بن استخوان ایمان داشت که امید به پیروزی هر سختی را آسان و هر ناهمواری را هموار می‌کند. و این چنین بود که شادمانه و سرودخوان به سوی شهادت شتافت.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ فروردین ۱۸, یکشنبه

فرازهایی از زندگی جاودانه‌فروغ اشرف، شهید مجاهد خلق مهدی برزگر


مشخصات مجاهد شهید مهدی برزگر
محل تولد: همدان
شهيدان سرافراز اشرف
سن: 45
محل شهادت: شهر اشرف
تاریخ شهادت: 1390

تاریخ پیوستن به ارتش آزادی‌بخش: ۱۳۶۶

«مجاهد بدهکار، حیات جاودان ایدئولوژیکی خواهد داشت و من نیازمند همین هستم». - از تعهد نامه دست‌نوشته مجاهد شهید مهدی برزگر

نیاز به مبارزه، نیاز به فدا و تلاش برای مردم و آزادی، ویژگی بارز مجاهد خلق، مهدی برزگر بود. نیازی که او را از نوجوانی به مبارزه کشاند، و بارها مشکلات راهش را با همین نیاز از پیش پا برداشت.

قلب سبز گل سرخ
با صدایی
- خونین
در شب باغ
- سرود:
' از شب زرد زمستان
- تا سحر
- سحر سرخ بهار -
فاصله:
- فریاد است.
تا گل سرخ شدن
- راهی نیست،
می‌توانی
- گل سرخی
- باشی.

زندگینامه‌اش را این‌گونه قلم زده است: «در زمستان سال ۱۳۴۵ در شهر همدان در کوی مصلا در یک خانواده ضعیف به دنیا آمدم. تحصیلات خودم را در سال۵۲ شروع کردم و در همان سال پدر خود را از دست دادم و سرپرستی‌ام را برادر بزرگترم به‌عهده گرفت».
هنوز سیزده سالش تمام نشده بود که وارد میدان مبارزه و تظاهرات ضد شاه شد و پس از سرنگونی شاه با سازمان مجاهدین آشنا شد.
«ابتدا با زندگینامه‌های شهدا و بعد نشریه و کتابهای مختلف، بعد از چند ماه دیگر وارد انجمن دانش‌آموزان مسلمان همدان شدم».

مهدی، این هوادار پرشور مجاهدین، بی‌باکانه به افشای نقض آزادیها توسط خمینی و توسل به چماقداری برای سرکوب آزادیهای مردم، می‌پرداخت. او به علت همین افشاگریها پیاپی دستگیر می‌شد، اما هربار دوباره تلاشهایش را شروع می‌کرد.

«کارها و فعالیتهایم را هم‌چنان ادامه می‌دادم تا این‌که در ۲۲خرداد دستگیر شدم… بعد از آزاد شدن ۵روز بعد یعنی در ۲۷خرداد دوباره دستگیر شدم که به مدت یکسال در زندان بودم.

دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید

مهدی پس از آزادی در تیر۶۱، با تشکیل هسته‌های مقاومت در داخل شهر به فعالیتهایش ادامه داد و در اسفند همان سال مجدداً دستگیر شد و بیش از ۴سال در شرایط سخت در زندان بود.

«فروردین ۶۶رفتم دنبال بچه‌ها برای وصل شدن اما هر جا رفتم موفق نشدم تا این‌که با چند تا از بچه‌ها تصمیم گرفتیم که از طریق سربازی این کار را بکنیم».

و بالاخره میلیشیای دلیر مجاهد خلق، از قفس هیولای ارتجاع پرید و در کسوت رزمنده ارتش آزادی‌بخش، مبارزه برای رهایی مردمش را آغاز کرد.
مهدی حالا به یکی از رزمندگان و افسران استوار ارتش آزادی تبدیل شده بود که سالها با یاری، پرچم مقاومت را افراشته نگاه داشتند. و سرانجام، همه این نقدینه، در برج شرف، اشرف گرد آمد. و آنها بهای پایداری آن را پرداختند.

«بعد از فهم قدر و تولد اشرف در یک مدار تکاملی دیگر در مسیر مبارزه برای سرنگونی رژیم پلید آخوندی به‌عنوان یک مجاهد خلق با اشراف به همه الزامات سیاسی، خطی استراتژیک عهد و پیمانم را با رهبری‌ام برادر مسعود و خواهر مریم تجدید می‌کنم که به‌عنوان یک سرباز، آجر سفتی در این بنای استراتژیک برای تحقق مرحله به مرحله‌این مبارزه با شکوه باشم».
سرانجام مهدی برزگر، در دفاع از کانون شعله‌ور آزادی، به مصاف مزدوران شتافت و با دست خالی در نبردی نابرابر درسهای جدیدی به دشمن داد. او رفت و آموخت که می‌توان با دستان خالی علیه شکنجه و بیداد ایستاد و جلاد را شکست. عزم جزمش در تک‌تک همرزمانش، و در روح و روان تمامی فرزندان آگاه ایران، استوار خواهد ماند. تا روز پیروزی بزرگ ملت ایران.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ فروردین ۱۷, شنبه

مهربان، مصمم، خاکی و بی‌آلایش - فرازهایی از زندگی جاودانه‌فروغ اشرف، مجاهد قهرمان مرضیه پورنقی


مشخصات مجاهد شهید مرضیه پورنقی
محل تولد: ملاير
شهيدان سرافراز اشرف
سن: 48
محل شهادت: شهر اشرف
تاریخ شهادت: 1390

”با بیشترین آگاهی و در سلامت جسم و جان انتخاب کردم که یک اشرفی باشم و چون مجاهدان عاشورا با ایمان به حقیقت راه مقاومت شهادت را پذیرا شوم. ذلت را هرگز نمی‌پذیرم. پس باید از همه چیز گذشت تا بتوان برای ریشه‌کن کردن این ظالمترین رژیم بنیادگرا مبارزه کرد“.

برای پای گذاشتن در راه هیچ‌گاه دیر نیست. و برای اشرفی شدن، مرضیه، مرضیه بی‌آلایش و مهربان و مصمم، دوسال پیش انتخاب کرد که برای به دست آوردن گوهر آزادی، به اشرف بپیوندد.

او البته در سالهای آغازین پس از انقلاب ضدسلطنتی، هوادار مجاهدین در ملایر بود. و به همین جرم، که بالاترین جرم از نظر خمینی بود، در حالی که نوجوانی ۱۸ساله بود، به‌زندان افتاد و از سال ۶۲ تا ۶۴ در ملایر در بند بود. او پس از آزادی به تحصیل در دانشگاه پرداخت. او لیسانسیه پژوهشگری در علوم اجتماعی بود. اما آن آتش نهفته آزادیخواهی و ستم ستیزی که در سینه‌اش جای داشت، سرانجام شعله‌ور شد و او را به اشرف کشاند.

مرضیه درسال۸۶ به اشرف سفر کرد، اما در بازگشت در تهران دستگیر شد، در برگه بازجویی‌اش به جای اطلاعاتی که رژیم از او می‌خواست، از صداقت و پاکبازی و از جان گذشتگی‌اشرفیان نوشت و بازجوها را به حیرت واداشت. مرضیه بالاخره با وثیقه ۸۶میلیون تومانی آزاد شد، اما بیدرنگ و بی‌صبرانه درخرداد ۸۷ بسوی اشرف شتافت تا هم‌چون قطره‌یی به دریا بپیوندند و اشرفی شود.
مرضیه قهرمان سرانجام در ۱۹فروردین۹۰ جانانه به‌دفاع از اشرف این برج و باروی مقاومت و آزادی مردم ایران برخاست و در همین راه هدف تیر مزدوران خونریز قرار گرفت و مظلومانه به‌شهادت رسید.

خون مرضیه بی‌شک افشاگر یزیدیان زمانه از تهران تا عراق است، آنها که با شقاوتی بی‌نظیر به زنان شلیک کردند و این مجاهدان بی‌سلاح و بی‌دفاع را به خاک افکندند.
سلام بر مرضیه روزی که انتخاب کرد، روزی که برخاست، روزی که به‌شهادت رسید و روزی که دوباره سرفراز به‌پا خواهد خاست.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

با یاد مجاهد شهید رحیم عبداللهی مقدم

  محل تولد: ملاير شغل: جراح سن: ۴۵ تحصیلات: دکترا محل شهادت: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۶۱ متاسفانه از مجاهد شهید رحیم عبداللهی مقدم عکس، خاطره و ...